جدول جو
جدول جو

معنی گل بلند - جستجوی لغت در جدول جو

گل بلند
(گُ بَ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز واقع در 12هزارگزی شمال خاوری دهدز، کنار راه مالرو گردبندان به سرمازو. هوای آن معتدل و دارای 110 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
گل بلند
ساق بلند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل بند
تصویر گل بند
باغبان، گل پیرا، نوعی پارچۀ گل دار
فرهنگ فارسی عمید
(قُ ؟)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان، واقع در15هزارگزی جنوب خاوری بهبهان و 10هزارگزی جنوب خاوری شوسۀ بهبهان به اهواز. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری و مالاریائی است. این ده 93 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، برنج، حبوبات، کنجد، پشم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(گُ لَ / لِ بَ)
چون گلپیچ گیسوبند است. (گنجینۀ گنجوی وحید دستگردی) :
لیلی گله بند باز کرده
مجنون گله ها دراز کرده.
(گنجینۀ گنجوی ص 336)
لغت نامه دهخدا
(تَ دَ / دِ)
تیره از خاک و لای. گل آلوده:
در گریۀ وداع تذروان کبک لب
طاووس وار پای گل آلود میبریم.
خاقانی.
دلم که خدمت زلف تو کرد چون گلسر
نکرده پای گل آلود شانه بازآورد.
خاقانی.
هر شام کز این خم گل آلود
بر خنبرۀ فلک شود دود.
نظامی.
- امثال:
آب را گل آلود کردن و ماهی گرفتن.
و رجوع به گل آلوده شود
لغت نامه دهخدا
(گُ بُ)
دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار، واقع در 20000گزی جنوب شهر بیجار و 9000گزی باختر راه شوسۀ بیجار به همدان. هوای آن سرد و دارای 245 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه، گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو ودبستان نیز دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(گُ بَ)
نوعی ازاقمشۀ رنگین است. (آنندراج). رجوع به گلبند شود
لغت نامه دهخدا
(عَ بُ)
دهی است از دهستان نهارجانات، بخش حومه شهرستان بیرجند. واقع در 36 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 6 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. و محصول آن غلات است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه آن مالرو است. مزرعۀ ’مافریز’ جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(گُ بَ / بِ)
ده کوچکی است از دهستان باغ ملک بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز، واقع در 3هزارگزی شمال باختری باغ ملک، کنار راه اتومبیل رو هفتگل به ایذه. دارای 40 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
درازه بلند بالا لند هور (گویش گیلکی) دراز قد بلند بالا: آدم قد بلند و خشکیده و سبیل نازکی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل جلود
تصویر گل جلود
گلرنگ پوست
فرهنگ لغت هوشیار
یا خم گل آلود. کره زمین: هر شام کزین خم گل آلود بر خنبره فلک شود دود... (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
موحلةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
Muddy, Slushy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
boueux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
błotnisty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
เลอะโคลน , เลอะเทอะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
lamacento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
schlammig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
کیچڑ والا , کیچڑ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
কাদামাটির , কাদাযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
çamurlu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
yenye matope, yenye mudu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
грязный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
泥だらけの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
泥泞的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
בוצי , בוצי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
진흙투성이의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
कीचड़ से भरा , कीचड़
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
modderig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
fangoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
fangoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
брудний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
berlumpur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی